- ادای جدید مردها :)
- ای بابا! ای بابااااااا! :(
- غلط خودتو کردی، حالا اومدی مشاوره؟
- ای بابا، ای بابا!
- خب اساتید گرامی! ۳ نفر خوابهاشون جعلی بود یه نفر هم که پیچوند و جواب نداد
- واقعا که! واقعا که! واقعا که!
- عجب رزمایشی بود امروز اسماعیل، عجب رزمایشی!
- بار صد هزارم:
- چرا جواب درخواست مشاوره بعضیا رو نمیدم؟
- ای بابا! ای بابا!
آخرین مطالب
امکانات وب
-میخوام مخ اون دختره رو بزنم!
-که چی بشه؟
-نمی دونم یه جوری...باهاش...ارتباط بگیرم
-که چی بشه؟
-(سکوت)
-پرسیدم که...
-مثل این که شوما آدمیزاد نیستی؟ (....)نداری؟
-منظور؟
-خب باهاش وارد رابطه بشم دیگه!
-باز می رسیم سر سوال اول:که چی بشه؟
-داری دیوونم می کنی...شوخیت گرفته؟
-خب یه چیزایی هست که توی مغز خودته ... جمجمه , ات شیشه , ای نیست که من افکارت را ببینم.باید حرف بزنی تا بفهمم.این انتظار غیر عادیه؟
-خب سوالتو بپرس جواب بدم!
-که چی بشه؟
- که بهم مشاوره بدی باید چی کار کنم؟
-نه! منظورم از که چی بشه همان که چی بشه اول بود.می خوای باهاش وارد رابطه بشی که چی بشه؟
-لذت ببرم
-از چی؟
-از (...) اون دیگه! تازه اگرم از (...) داد اونم قبوله!
- آیا (...) اون با (...) بقیه دخترا فرقی داره؟
-منظورتو نمی فهمم!
-اولین بارته که (...) می کنی؟
-نه! شاید این یازدهمی باشه!
-خب چرا دوباره سراغ همون ده تای قبلی نمی ری؟
-تکراری شدن!
-چیشون تکراری شد؟
-قیافشون حرفاشون دنیاشون
-خب پسر خوب! (...) دختر که با (...) دختر دیگه فرق نمی کنه! تو می گی برای (...) دخترا باهاشون رابطه داری! خب پس بازم برو سراغ همون ده تای قبلی! چرا گیر دادی به این یازدهمی؟
-درگیرش شدم!
-یعنی عاشقش شدی؟
-نه! نه! بعد از اینم میرم سراغ بعدی ... ولی باید این پروژه رو تمومش کنم بعد پروژه بعدی(می خندد)
-خب همه پروژه ها را که تو نباید تمام کنی! این همه مسئولیت پذیر نباش! بذار اینو یکی دیگه انجام بده! خسته می شی! یکم به خودت استراحت بده!
-شوخی می کنی؟
-خودت سر شوخی رو باز کردی! این کار واقعا یک پروژه است؟
-واسه من آره!
-می دونی اگه سراغ پروژه ای که توان انجامشو نداری بری و خودتو درگیرش کنی امکان ورشکستگی و بدهکاری وجود داره؟
-الان واقعا خود پروژه رو داری می گی یا دختره رو می گی؟
-مگه فرقی هم دارن؟
-(نفس عمیقی می کشد) پس تو فکر می کنی باید بی خیالش بشم؟
-من فکر خاصی نمی کنم.خودت به همین نتیجه رسیده ای فقط معطل اینی که من تاییدت بکنم
-تاییدم می کنی؟
-به تایید من نیست! به تصمیم خودته!
-پس این چه مشاوره ایه که من اومدم پیشت؟
-من با سوال های خودم دارم ذهن تو را هدایت می کنم به تصمیم درست! چرا خیال می کنی یکی دیگر باید برایت تصمیم بگیرد؟
-(کمی فکر می کند) فکر کنم فهمیدم باید چه کار کنم.
ما را در سایت آلزایمر، یعنی فراموشت کرده باشند، تو هم خودت را فراموش کنی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : relations-philosophy بازدید : 83